پیام 1391 کوثر
قال کوثر : من مامانم را به هیچ کس نمی دم. 25 اسفند 1390
نویسنده :
مامان کوثر
12:17
خاطره فلش ابوالفضل 03-01-91
ابوالفضل دنبال فلشش می گشت ضروری هم لازم داشت بخاطر تجربه ای که از کوثر داشتیم به کوثر می گفیتم فلش را ندیدی کوثر جواب می داد نه فردا حسین اومد ابوالفضل از حسین سوال کرد که فلشش را ندیده گفت نه بعد کوثر گفت دایی جون می خوای فلش تو بدم.
نویسنده :
مامان کوثر
12:08
خاطره سوئیچ ماشین 02-01-91
دوم فروردین می خواستیم بریم خونه خاله محبوبه دنبال سوئیچ ماشین گشتیم پیدا نکردیم مامانم گفت کوثر داشت بازی می کرد با آژانس رفتیم وقتی برگشتیم باز دوباره گشتیم پیدا نکردیم فردا صبح هم می خواستیم بریم گنید خونه عمو جعفر باید پیدا می شد. از کوثر سوال می کردیم کجاست نمی دانست کجا گذاشته بعد من رفتم توی کمدش را بگردم بهم گفت مامان توی کمد منو برای چی می گردی مگه توی کمد منه؟ بعد من توی جعبه کفشش را باز کردم دیدم سوئیچ ماشین توی جعبه کفش هست.
نویسنده :
مامان کوثر
12:06
05-01-91
امروز از کوثر سوال کردم که دوست داری چه کاره بشی؟ گفت: دوست دارم مدرسه برم.
نویسنده :
مامان کوثر
11:53